skip to main
|
skip to sidebar
راستین
ستاره باران کلام
دوشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۱
بگو
عقربه ها دست از تعقيب ما بردارند
تا ببينم خدايي هست يا نه ؟
1381/1/19
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
◄
2024
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
2015
(1)
◄
دسامبر
(1)
◄
2014
(2)
◄
دسامبر
(2)
◄
2008
(13)
◄
سپتامبر
(5)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(6)
◄
2003
(1)
◄
سپتامبر
(1)
▼
2002
(90)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(1)
◄
ژوئن
(6)
◄
مهٔ
(5)
▼
آوریل
(11)
مي خواهم تمرکز داشته باشم ـ نياز دارم که متمرکز با...
دعوايم مي کند که چرا بي وقفه از خواستن و خواسته ها...
معبد آيينه نمي ترسم از طوفان و تگرگ نه به اعتبا...
خودم را مي بينم ، ايستاده روبروي آيينه اي انگار کن...
نسيم که بيايد و ابرهاي به هم رسيده که هم آغوش ...
بگو عقربه ها دست از تعقيب ما بردارند تا ببينم خد...
چشم نگو ، چشمه بگو دل نگو ، پنبه بگو بافه صد رشته ...
نازنين تنهايي ام را با تو قسمت مي کنم لبخند تلخم ...
آواز باران چه دلگير مي تواند باشد هم پاي اين زهر...
◄
مارس
(21)
◄
فوریهٔ
(24)
◄
ژانویهٔ
(20)
◄
2001
(4)
◄
دسامبر
(4)
درباره من
rasteen
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر