یکشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۱

نازنين
تنهايي ام را با تو قسمت مي کنم
لبخند تلخم را
آسمان بدرنگ و زمين بي فرشم را
سهم دشنام و نانم را
ته مانده جامم را
من بودن را با تو قسمت مي کنم

شب به بيداري من مي خندد
همچنان که هستي
به زمزمه هاي ناگاه و گنگم با خويش

بيداري ام را با تو قسمت مي کنم
سهم گفتن و ديدنم را
پنجره ام را
من خواستنم را با تو قسمت مي کنم

عابران فردا
فريادم را خواهند شنيد :
(( نازنين !
قسمت کن با من ، اشکت را ))

هیچ نظری موجود نیست: