یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۱

مي خواهم تمرکز داشته باشم ـ نياز دارم که متمرکز باشم ، پس تنها به زمان و مکان حال فکر مي کنم چرا که گذشته و آينده از جنس انديشه اند و موجوديت شان در خيال ـ خاطره و آرزو ، غايت انديشه هاي پيش و پس روست بي گمان ـ مي خواهم در حال زندگي کنم بي آن که به دام دم غنيمت شماري صوفيانه در افتم ـ ريتم تنفس ام را دنبال مي کنم ـ دم و بازدم در حال جاري مي شوند و من فکر مي کنم که غم و ترس بزرگ ترين دشمنان تمرکزاند ـ غم ريشه نوستالژي است و ترس علت آينده نگري ـ سعي مي کنم بدون غم دم بگيرم و خالي از ترس ، بازدم را دنبال کنم ـ تکرار مي کنم ، تمدد حيات و تفرح ذات ، تمرکزي در حال ـ

هیچ نظری موجود نیست: